سر و صدای بچه ها، سکوت صبح را می شکند. با شنیدن صدای زنگ مدرسه، دانشآموزان به سرعت خود را به صف رسانده و در نقاط مشخص شده قرار میگیرند. هر کدام از سویی میآیند. چند نفری هم دوان دوان و نفسزنان از کوچههای اطراف مدرسه خود را میرسانند.
ناظم از پشت بلندگو قصد دارد بچه ها را ساکت کند، مدام نام دانش آموزان را صدا می زند تا هر یک در صف خود، مرتب بایستند. آن هایی که کمی شیطنت می کنند، گاهی از صف خارج می شوند و مشغول صحبت با دوستانشان می شوند، این بار صدای ناظم مدرسه از پشت بلندگو بلندتر می شود و فریاد می زند تا بچه ها به صف های خود بازگردند و در نهایت با صدای سوت ناظم، صفوف شکل منظمتری به خود میگیرد .
دانش آموزان !
از جلو نظام !
خبر دار !
این ها جملاتی است که سال ها و حتی دهه ها در صبح گاه مدارس تکرار می شوند .
آغاز برنامه صبحگاه است که با خواندن قرآن شروع میشود. در ادامه، چند مطلب دیگر که شامل دکلمه، شعر، دعایی که از قبل برای همه آماده شده و شاید لطیفه و نرمش صبحگاهی هم در پیش است. سپس مدیر مدرسه، میکروفون را در دست می گیرد تا مواردی را به دانش آموزان متذکر شود. لابه لای صحبت هایش، گاهی که از رفتار دانش آموزان عصبانی می شود، صدایش اوج می گیرد و با صدای بلندی که از بلندگوهای مدرسه خارج می شود، دانش آموزان را به رعایت نظم و انضباط و جلوگیری از تضییع حقوق یکدیگر فرا می خواند.
تقریبا در ایران رسم است که مدیران مدرسه در ابتدای صبح برای دانش آموزان سخنرانی میکنند یا در زنگهای تفریح با بلندگو با بچهها حرف میزنند.
تجسم این وضعیت در کنار دانش آموزانی که همه " لباس متحد الشکل " بر تن کرده اند تنها یک چیز را به اذهان متبادر می کند :
" مدارس مدت هاست به پادگان تبدیل شده اند ".
چند دههای است که برنامه صبحگاه به همین منوال تکرار میشود و تکرار میشود. به راستی آیا تاکنون به این موضوع اندیشیدهایم که هدف از اجرای برنامه صبحگاه چیست و کدام نیاز آموزشی ما را برطرف میکند؟ و اگر آن را پیشنیاز شروع آموزش و کلاس بدانیم، باید چگونه باشد؟ باید دانشآموزان را در کدام مسیر آموزشی به حرکت درآورد و هدایت کرد؟
طبیعتا هدف این است که بهعنوان کاری ارزشمند در روند فعالیتهای مدارس ما قرار گیرد. نباید فراموش کنیم که شروع آموزش و یادگیری نیاز به مقدمهای دارد که انگیزهی لازم را برای یادگیری هرچه بهتر فراگیران ایجاد کند، به طوری که با علاقه و اشتیاق در کلاس درس حاضر شوند. اولین مرحله این مقدمه که بهطور کلی در مدرسه برای همگان اجرا میشود، برنامه صبحگاه است که با توجه به اینکه میتواند نقطه شروعی برای ایجاد انگیزه باشد، اهمیت دقت در چگونگی استفاده از این موضوع و چگونگی اجرای آن را چند برابر میکند و اگر قرار باشد که روزانه و بهطور مستمر اجرا شود باید اهداف مشخص و مثبتی را دنبال کند و این هم بخشی از همان نظام آموزشی است که همگان تلاش میکنیم آن را در راستای اهداف والای انسانی قرار داده و زمینه پیشرفت فرزندانمان را فراهم نماییم.
به وضوح دیده میشود که اکثریت دانشآموزان از برنامه صبحگاه بیزارند و چه بسیار سعی میکنند با هر ترفندی از صف خارج شده و در کلاس منتظر بمانند! همچنین است در برخی از روزها که به علت بارندگی یا عللی دیگر، صبحگاه اجرا نمیشود، دانشآموزان با خشنودی و رضایت به کلاس میروند! مسلماً اگر صبحگاه جذابیت میداشت شاهد این گونه بیزاریها نبودیم. در حقیقت برای نگه داشتن بچهها در صف صبحگاه نوعی زور و اجبار را بکار میبریم.
خستهکننده و کسالتآور بودن این برنامه و تکراری بودنش و یکنواختیاش در طول سال را میتوان یکی از ایرادات وارد به برنامه های صبحگاهی مدارس دانست. یادمان باشد مدارس، پادگان نیستند که دانشآموزان مجبور باشند برای زمانی طولانی خبردار بایستند. برنامه صبحگاه مدارس باید نشاط آور باشد. بچهها را به حرکت و هیجان و سر زنده بودن وا دارد. آنها را شاد کند و بخنداند.
دانش آموز به محض اینکه به مدرسه می رسد مجبور است برای مدت طولانی در صف صبحگاه بایستد؛ آن هم در حالی که کیفی سنگین در دست دارد و یا در زنگ های تفریح مدام از طریق بلندگو از جانب ناظم مورد مواخذه و تشر قرار می گیرد. در این شرایط چقدر انگیزه برای رفتن به مدرسه و چقدر انرژی برای رفتن سر کلاس و متمرکز شدن روی درس برایش باقی میماند؟
آیا لزومی دارد که کودکان کم سن و سال مدتی طولانی در یک نقطه بایستند؟ آیا لازم است که همسایههای مدارس هم سخنان مدیر و یا ناظم مدرسه را بشوند آنهم ساعت 7 صبح که بسیاری از آنها خواب هستند؟ اینکه بلندگوی مدارس در زمان صبحگاه و زنگهای تفریح به مدت طولانی روشن باشد و از طریق بلندگو، گفتوگوها و برنامههای متفاوت اجرا شود، علاوه بر اینکه روش تربیتی مناسبی نیست برای همسایههای اطراف مدرسه نیز ناراحت کننده خواهد بود.
میشود مراسم صبحگاهی مدارس را با یک بلندگو آنهم با صدای کم برگزار کرد تا همسایههای مدارس هم دچار مشکل نشوند. میشود در زنگهای تفریح به جای ایستادن پشت پنجره و حرف زدن با بچه از طریق بلندگو، به حیاط مدرسه رفت و از آنجا با دانش آموزان صحبت کرد و یا به آنها تذکر داد تا اینگونه دانش آموز نیز احساس نکند که غرورش میان دوستان و همکلاسی هایش لطمه دیده است.
اکرم رضائی نژاد
مراسم پادگانی مدارس